تفسیر اهنگ سرزمین مادری__ فدایی
سرزمین مادریم، اه چه سادهباوریم
بزن باز بلند میشیم رو پاییم مادری
کی میگه کافریم؟ خدا بزرگه بش میگن کریم
میگن رحیم واس همینه میسوزه اورشلیم؟ هان؟
بهش میگن تو کافری. بعد میخواد بگه نه من کافر نیستم و خدا رو قبول دارم! خدا بزرگه! خدا رحیم و کریمه
بعدش دقیقا یه خط بعد دوباره تیکه میندازه و میگه، به خاطر رحیم بودنشه که میسوزه اورشلیم (همون فلسطین)؟ درواقع میخواد ثابت کنه خدا رو قبول داره ولی وسطش نمیتونه جلوی خودشو بگیره و دوباره تیکه میندازه به خدا.
بهتره زیادی توش نریم نگن سیاسی گوش ندین
من افتخار گرگام. وصله بند نافم به تهران
اونجا که زیاده توش فقیر
خیاطی یه طبّه، اعتبار مردم دوختنی
اعتبار مردم از دست رفته. فقط میشه تیکه پاره هاشو به هم دوخت.
هرگز تن نمیکنم لباس چرک ارتش
به وقتش حق دشمن رو کف دستش میذاریم
میگه اعتقادی به ارتش نداره، ولی حاضره جلو دشمن بایسته.
با اینکه جنگ و نارنجک عینهو کک و کرک میمونه
سخته درد ترکش. آه
جنگ و نارنجک رو به کوکایین و کرک تشبیه کرده که ترک کردنش سخته و درد زیادی داره.
از طرفی ایهام هم داره. میشه ترکش رو، ترکش نارنجک و خمپاره و اینا خوند. اونم درد داره!
میچکه بارون آروم آروم، خون میزنه بیرون از ناودونامون
بارون خون
میچرخه دنیا وایستادیم ما سر جامون
کاری به وضع دنیا و مشکلاتش نداریم. درهرصورت پایداریم
یه نکته، کوتاهه آسمون بمون تو سجده
وطن یعنی قهرمان مرده
اشاره به فرهنگ ما ها که تا کسی زنده ست قدرشو نمیدونیم و تا میمیره ازش اسطوره میسازیم.
زوزه گرگ زخمی پشت جلد لوس گربه
منظور از جلد لوس گربه، نقشه ایرانه که شبیه گربه س و زوزه گرگ زخمی هم ناله مردمی که توشن. شاید یه ارتباطی به تظاهرات 88 هم داشته باشه و منظورش از گرگ زخمی اونا باشن
یعنی انقلاب به قیمت خون تو که
زخمای خفیفت آخرش پر میشه با مقام و رتبه
منظورش انقلاب قبلیه که توش، همه کسایی که تو انقلاب یه نقشی داشتن، بهشون یه مقام و رتبه ای داده شد.
وطن یعنی درد، یعنی از آزادی حرف زدن با صد تا مرز
منظورش ممیزی های شدید رسانه ایه. که هیچ جوره نمیشه توش حرفی زد
یعنی سختی یعنی زنجیر یعنی مرگ مرموز تختی
یعنی هیچ لطفی بیریا نی
یعنی کلاش روسی، بمب شیمیایی
وطن ما ایرانه، ولی اسلحه ش کلاشنیکف روسیه و بمب های شیمیایی که از کشور های دیگه خریده میشه.
اصلاً وطن کجاس؟ یه مرز کاغذی؟؛
مرز های کشوری رو مسخره میکنه. میگه اون مرز ها فقط روی کاغذ و نقشه کشور معنی داره. میگه وطن ارتباطی به اون خط های روی نقشه نداره
صدای تیک و تاک بمب ساعتی؟؛
کالبدهای پاره پوره، باطنهای پاپتی؟؛
از داخل فاشیست، نما وعدههای خ ات م ی؟؛
قسم به هر خدایی که ناظره
که شاهده یا حتی غایبه
واضحه علنی شه جنگ رنگی تهش یه تابوت دستجمعیه
میشیم بستهبندی پس دیگه بسه تقسیم
جنگ رنگی، فقط باعث تفرقه میشه و به ضرر همه ست. به متحد بودن دعوت میکنه.
؛[کروس]؛
سرزمین مادری، اه چه سادهباوریم
به عشق داوری قلبی ساختیم آهنین
منظور از داوری روز قیامته و میگه به امید اون روز مث آهن ایستادیم و هیچی نگفتیم.
سرزمین مادری، اه چه سادهباوریم
به عشق داوری قلبی ساختیم آهنین
نژاد آریایی، نژاد برتریم
نژاد پرستیم پس ز سگ پستتریم
اول میگه نژاد آریایی ینی همون نژاد برتریم، اما بلافاصله خودش برخلاف عقیده خودش حرف میزنه و میگه این حرف ینی نژاد پرستی، و نژاد پرست از سگ پست تره. یه تناقض خیلی جالب.
؛[ورس۲]؛
قشنگه زندگی، هه چرند نگین
از الف تا یش رو ورق زدیم…؛
؛…کتابای الهی رو، همشون تلهس عزیز
نه نشده نازل واسه کنترل بهتر جسم و فکر و مایه
ناگفته نمونه بزن به افتخار…؛
؛…اونی که خونشو ریخت به پای اعتقادش…؛
؛…تا شاید رشد کنه کمی
زمین داره مرد کم مثل حسین و مسیح
قصدم ارشاد نیست
حقیقت میزبانه تو مخم. جای انکار نیست.
نمیخوام از فقر سیاسیمون پول و پله…؛
؛…بزنم به جیب بری به رفیقات بگی دیگه فهمیدم چه خبره
دنیا یه زندونه که همهمون توش حبسیم
مثل بچه از جناح نظام باس پوشک شیم
سر خط خبرها موشک، مین، تیربار، پر دیوار، پر بیمار
لیوانتو بیار ببین میریزیم توش چیا
روسیاه میری خونه لش رو خوشخوابا
زومه سمت غرب همه بشقابا
خوبه، حداقل پر میشه دخل خشکبارا
یه کانال سیاسی، یه مشت بالا
تلویزیون مدام تظاهرات نشون میده.
نیازی به فراگیری ریاضی نداری واسه شمار کشتارا
غم رو به وضوح میبینی از رخ دادا
"رخ دادا" رو "رخداد ها" هم میشه خوند. جناس تام
وقتی جنازه چشمگیره
مینویسم تا پیرهن کاغذ مشکی شه
1- کاغذ رو تشبیه کرده به یه پیرهن که جوهر قلم سیاهش میکنه.
2- ینی جوری مینویسم که خود کاغذ هم از غم و غصه مشکی بپوشه.
سپاس از کسی که سلاحش فقط یه صداس
وطنش زمینه، نیس برده ی نژاد
پرچمش نی یه تیکه پارچه رنگی
فدائی به وقایع ریتم میده ولی نه واسه اینکه باش برقصی
نه واسه اینکه بترسی بلرزی
باس فکر کنی بفهمی
بفهمی وطن فقط یه حسه
یه اسمه تو قصه
میگه وطن یه سری مرز و محدوده نیست. وطن فقط یه جور احساسه.
روسپی دوج ن س ه
یعنی یه جفت سینه بدون شیر
دو تا ت خ م و یه دونه ک ی ر
؛[کروس]؛
سرزمین مادری، اه چه سادهباوریم
به عشق داوری قلبی ساختیم آهنین
نژاد آریایی، نژاد برتریم
نژاد پرستیم پس ز سگ پستتریم
بزن باز بلند میشیم رو پاییم مادری
کی میگه کافریم؟ خدا بزرگه بش میگن کریم
میگن رحیم واس همینه میسوزه اورشلیم؟ هان؟
بهش میگن تو کافری. بعد میخواد بگه نه من کافر نیستم و خدا رو قبول دارم! خدا بزرگه! خدا رحیم و کریمه
بعدش دقیقا یه خط بعد دوباره تیکه میندازه و میگه، به خاطر رحیم بودنشه که میسوزه اورشلیم (همون فلسطین)؟ درواقع میخواد ثابت کنه خدا رو قبول داره ولی وسطش نمیتونه جلوی خودشو بگیره و دوباره تیکه میندازه به خدا.
بهتره زیادی توش نریم نگن سیاسی گوش ندین
من افتخار گرگام. وصله بند نافم به تهران
اونجا که زیاده توش فقیر
خیاطی یه طبّه، اعتبار مردم دوختنی
اعتبار مردم از دست رفته. فقط میشه تیکه پاره هاشو به هم دوخت.
هرگز تن نمیکنم لباس چرک ارتش
به وقتش حق دشمن رو کف دستش میذاریم
میگه اعتقادی به ارتش نداره، ولی حاضره جلو دشمن بایسته.
با اینکه جنگ و نارنجک عینهو کک و کرک میمونه
سخته درد ترکش. آه
جنگ و نارنجک رو به کوکایین و کرک تشبیه کرده که ترک کردنش سخته و درد زیادی داره.
از طرفی ایهام هم داره. میشه ترکش رو، ترکش نارنجک و خمپاره و اینا خوند. اونم درد داره!
میچکه بارون آروم آروم، خون میزنه بیرون از ناودونامون
بارون خون
میچرخه دنیا وایستادیم ما سر جامون
کاری به وضع دنیا و مشکلاتش نداریم. درهرصورت پایداریم
یه نکته، کوتاهه آسمون بمون تو سجده
وطن یعنی قهرمان مرده
اشاره به فرهنگ ما ها که تا کسی زنده ست قدرشو نمیدونیم و تا میمیره ازش اسطوره میسازیم.
زوزه گرگ زخمی پشت جلد لوس گربه
منظور از جلد لوس گربه، نقشه ایرانه که شبیه گربه س و زوزه گرگ زخمی هم ناله مردمی که توشن. شاید یه ارتباطی به تظاهرات 88 هم داشته باشه و منظورش از گرگ زخمی اونا باشن
یعنی انقلاب به قیمت خون تو که
زخمای خفیفت آخرش پر میشه با مقام و رتبه
منظورش انقلاب قبلیه که توش، همه کسایی که تو انقلاب یه نقشی داشتن، بهشون یه مقام و رتبه ای داده شد.
وطن یعنی درد، یعنی از آزادی حرف زدن با صد تا مرز
منظورش ممیزی های شدید رسانه ایه. که هیچ جوره نمیشه توش حرفی زد
یعنی سختی یعنی زنجیر یعنی مرگ مرموز تختی
یعنی هیچ لطفی بیریا نی
یعنی کلاش روسی، بمب شیمیایی
وطن ما ایرانه، ولی اسلحه ش کلاشنیکف روسیه و بمب های شیمیایی که از کشور های دیگه خریده میشه.
اصلاً وطن کجاس؟ یه مرز کاغذی؟؛
مرز های کشوری رو مسخره میکنه. میگه اون مرز ها فقط روی کاغذ و نقشه کشور معنی داره. میگه وطن ارتباطی به اون خط های روی نقشه نداره
صدای تیک و تاک بمب ساعتی؟؛
کالبدهای پاره پوره، باطنهای پاپتی؟؛
از داخل فاشیست، نما وعدههای خ ات م ی؟؛
قسم به هر خدایی که ناظره
که شاهده یا حتی غایبه
واضحه علنی شه جنگ رنگی تهش یه تابوت دستجمعیه
میشیم بستهبندی پس دیگه بسه تقسیم
جنگ رنگی، فقط باعث تفرقه میشه و به ضرر همه ست. به متحد بودن دعوت میکنه.
؛[کروس]؛
سرزمین مادری، اه چه سادهباوریم
به عشق داوری قلبی ساختیم آهنین
منظور از داوری روز قیامته و میگه به امید اون روز مث آهن ایستادیم و هیچی نگفتیم.
سرزمین مادری، اه چه سادهباوریم
به عشق داوری قلبی ساختیم آهنین
نژاد آریایی، نژاد برتریم
نژاد پرستیم پس ز سگ پستتریم
اول میگه نژاد آریایی ینی همون نژاد برتریم، اما بلافاصله خودش برخلاف عقیده خودش حرف میزنه و میگه این حرف ینی نژاد پرستی، و نژاد پرست از سگ پست تره. یه تناقض خیلی جالب.
؛[ورس۲]؛
قشنگه زندگی، هه چرند نگین
از الف تا یش رو ورق زدیم…؛
؛…کتابای الهی رو، همشون تلهس عزیز
نه نشده نازل واسه کنترل بهتر جسم و فکر و مایه
ناگفته نمونه بزن به افتخار…؛
؛…اونی که خونشو ریخت به پای اعتقادش…؛
؛…تا شاید رشد کنه کمی
زمین داره مرد کم مثل حسین و مسیح
قصدم ارشاد نیست
حقیقت میزبانه تو مخم. جای انکار نیست.
نمیخوام از فقر سیاسیمون پول و پله…؛
؛…بزنم به جیب بری به رفیقات بگی دیگه فهمیدم چه خبره
دنیا یه زندونه که همهمون توش حبسیم
مثل بچه از جناح نظام باس پوشک شیم
سر خط خبرها موشک، مین، تیربار، پر دیوار، پر بیمار
لیوانتو بیار ببین میریزیم توش چیا
روسیاه میری خونه لش رو خوشخوابا
زومه سمت غرب همه بشقابا
خوبه، حداقل پر میشه دخل خشکبارا
یه کانال سیاسی، یه مشت بالا
تلویزیون مدام تظاهرات نشون میده.
نیازی به فراگیری ریاضی نداری واسه شمار کشتارا
غم رو به وضوح میبینی از رخ دادا
"رخ دادا" رو "رخداد ها" هم میشه خوند. جناس تام
وقتی جنازه چشمگیره
مینویسم تا پیرهن کاغذ مشکی شه
1- کاغذ رو تشبیه کرده به یه پیرهن که جوهر قلم سیاهش میکنه.
2- ینی جوری مینویسم که خود کاغذ هم از غم و غصه مشکی بپوشه.
سپاس از کسی که سلاحش فقط یه صداس
وطنش زمینه، نیس برده ی نژاد
پرچمش نی یه تیکه پارچه رنگی
فدائی به وقایع ریتم میده ولی نه واسه اینکه باش برقصی
نه واسه اینکه بترسی بلرزی
باس فکر کنی بفهمی
بفهمی وطن فقط یه حسه
یه اسمه تو قصه
میگه وطن یه سری مرز و محدوده نیست. وطن فقط یه جور احساسه.
روسپی دوج ن س ه
یعنی یه جفت سینه بدون شیر
دو تا ت خ م و یه دونه ک ی ر
؛[کروس]؛
سرزمین مادری، اه چه سادهباوریم
به عشق داوری قلبی ساختیم آهنین
نژاد آریایی، نژاد برتریم
نژاد پرستیم پس ز سگ پستتریم